شهر مدينه چشم به راه تو بود و چشم هاي جهانيان نيز؛

چشم به راه نوزادي از دودمان پاكزاد عصمت و طهارت.

خانه امام موسي كاظم(ع) آبستن حادثه اي شگفت بود و «نجمه» ـ همسر امام ـ در شمارش لحظه ها بي تاب.

شور وعشق بود كه در فضا موج مي زد.

خورشيد مدينه آن روز مستقيم تر مي تابيد و گرم تر از هميشه به خانه امام مي نگريست و مي دانست كه امروز خورشيدي سر بر مي آورد كه هر چه خورشيد بايد از شعاع نوراني آفتاب جمالش، رخ بپوشاند.

اوّل ذي قعده سال 173 هجري قمري بود كه فاطمه معصومه(س) بر شاخسار بوستان شكوفان احمدي شكفت و جهان در طراوت وجودش و نامش، نَفَس تازه كرد و خجستگي را براي شيفتگانش به ارمغان آورد.

«سلام بر تو اي از سلاله رسول خدا

سلام بر تو اي ميوه دل زهرا و خديجه كبرا

سلام بر تو اي دختر عليِّ مرتضي

اي فرزند حسن مجتبي و اي فرزند حسين

و سلام بر تو اي دختر موسي بن جعفر...»

و اين همه كلمات روشن زمزمه من است وقتي به زيارت تو مي آيم.

وقتي به زيارت تو مي آيم، مشتاق و بيقرار ديدار توأم كه ديدار تو غبار روبي دل است و نشاط جان.

اي بانوي كرامت!

زير رواق روشن حَرَم تو پناه مي گيرم و دل را به ضريح تو دخيل مي بندم تا كبوتري شوم و در طواف گنبد طلايي ات جان بگيرم.

اي فاطمه معصومه(س)! آمدي و اذان عشق بر گوش جهان طنين افكند؛

آمدي و باران رحمت باريدن گرفت؛

آمدي تا گرماي خورشيد معرفت خويش را بر دل هاي مؤمنان بتاباني.

و ما دوستداران تو و دوستداران خاندان تو امروز مي گوييم: «يا فاطمةُ اِشْفِعي لنا في الجَّنة!».

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

برگرفته از: irc.ir