مدح زینب کبری (س)

با خبر کرد نسيمي همه ي دنيا را
مطلاطم شده ديدند دل دريا را
گل سرخي که مي از قطره ي شبنم مي زد
مست مي کرد ز بوي نفسش صحرا را
چه صفايي چه هوايي چه دلي داشت زمين
شور مي داد ز حال خوش خود بالا را
چشمهايي به روي چشم دگر وا شد و بعد
دل مجنون کسي برد دل ليلا را
بين آغوش برادر چقدر آرام است
چقدر ناز ربودست دل بابا را
گوييا بار دگر حضرت پيغمبر ديد
عکسي از ماه رخ کودکي زهرا را
زينت خانه ي مهتاب به دنيا آمد
زينب حضرت ارباب به دنيا آمد
چهره اش منعکس از طلعت روي زهراست
عشق بازيش از آن حال و هوايش پيداست
حضرت زينب کبري خودش اقيانوسيست
گرچه چشمان پر از گوهر نابش درياست
اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست
از ازل تا به ابد پرچم زينب بالاست
مادري کرد براي سه امامش زينب
پس ولايت به پرستاري او پا برجاست
سوره ي مريم قرآن نمي از تفسيرش
وسعت روح بزرگش چقدر نا پيداست
بهترين خوبترين خواهر دنيا آمد
حضرت فاطمه ي ديگر دنيا آمد

مسعود اصلانی

********************************************************

پنجم جمادی الاول سالروز ولادت با سعادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب (س) را پیشاپیش تبریک عرض می کنم

*****************************




عاشق شدیم عاشق و حیران ما شدند

عاشق شدیم عاشق و حیران ما شدند 

قومی اسیر زلف پریشان ما شدند

آنقدر عاشقیم  که عشاق روزگار

مبهوت اشتیاق گریبان ما شدند

روح القدس شدیم  و تمامی شاعران

گرم غزل سرایی دیوان ما شدند

یوسف شدیم و بهر تماشای حال ما

صد ها عزیز راهی زندان ما شدند

آنقدر آمدیم و مسلمان او شدیم

 آنقدر آمدند و مسلمان ما شدند

ما عشقیم عاشق حیران زینبیم

تکفیرمان کنید مسلمان زینبیم

ما را نوشته اند برای گدا شدن

سائل شدن اسیر شدن مبتلا شدن

از آن طرف خلاصه دری باز می شود

 می ارزد انتظار به این آشنا شدن

عشاق سنگ خورده دیوار زینبیم

پس واجب است غرق تماشای ما شدن

وقتی مسیر جای قدمهای زینب است

 میلی نمی کنیم به جز خاک پا شدن

 اول طواف بعد منا پس چه بهتر است

بعد از دمشق راهی کرببلا شدن

 ما را برای راز و نیاز آفریده اند

 این کعبه را برای نماز آفریده اند

این کیست که فرشته گلیم آورش شده

بال و پر فرشته نخ معجرش شده

دیگر نیاز نیست به گهواره بردنش

دست حسین بالش زیر سرش شده

از این به بعد خانه مولا چه دیدنی است

 با زینبی که فاطمه دیگرش شده

زهرا همان که مادر پیغمبرش شده

 دیروز دختر  وجنات  خدیجه بود

حالا خدیجه آمده و دخترش شده

این گونه بود فاطمه شد ریشه بقا

این گونه بود فاطمه شد ام امّها

زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت

زینب غروب بود ولی انتها نداشت

زینب رسول بود ولی مصطفی نشد

شهر نزول بود اگر چه حرا نداشت

زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود

 زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت

 زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم

 زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت

 زینب هر آنچه گفت تماماً حسین بود

اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت

زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم

باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم

جایی پریده است که پیدا نمی شود

حتی عروج این همه بالا نمی شود

دیدند صبح آمده   اما در آسمان

 خورشید شهر فاطمه پیدا نمی شود

 یا ایها الرّسول چرا آفتاب صبح

در آسمان شهر تماشا نمی شود

 فرمود: زینب آینه روی دخترم

 آن که مقام بی حدش املا نمی شود

 چون بی نقاب آمده بیرون ز حجره اش

 امروز آفتاب هویدا نمی شود

حقش نبود کعبه نیلو فرش کنند

 حقش نبود سر زده بی معجرش کنند

لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود

بالش شکسته بود ولی جبرئیل

زینب فرشته،آینه،حوریه،عاطفه

 از جنس خانواده ای از این قبیل بود

 گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود

شرمنده بود از این که قتیلش  قلیل بود

 کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد

 از دست خانمی که تماماً اصیل بود

 ویرانه کرد کاخ بلند یزید را

 زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود

  علی اکبر لطیفیان

کوثر نور

دهم ربیع الثانی ،سالروز وفات بانوی مهربان کویر،کریمه اهل بیت ، فاطمه معصومه سام الله علیها را به ارادتمندان حضرتش تسلیت عرض می کنم 

--------------------------------------------------------------------------------------------------

مرغ دلم راهی قم می شود
در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
كوثر نوری به كوير قمی
آب حيات دل اين مردمی
عمه سادات بگو كيستی؟
فاطمه يا زينب ثانيستی؟
از سفر كرب و بلا آمدی؟
يا كه به دنبال رضا آمدی؟
من چه كنم شعله داغ تو را
درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم كنی
باخبر از وقت ظهورم كنی

سروده : زنده یاد حاج محمد رضا آقاسی

بانو


از انجماد زمين مي رهاني ام بانو!
به سمت آينه ها مي كشاني ام بانو!
دلم به پنجره هايت دخيل مي بندد
شبي كه منتظر مهرباني ام بانو!
مگر براي دلم عارفانه مي خواني!
كه روبه روي خدا مي نشاني ام بانو!
تمام خانه ات از عطر ياس لبريز است
به مرز عشق و جنون مي رساني ام بانو!
شما كريمه ترين مريم كوير قمي
سروش لحظه بي هم زباني ام! بانو!

سروده : رقیه ندیری

رهبر یازدهم

میلاد مسعود اباالمهدی حضرت امام حسن عسکری بر شما مبارک

***************************************************************
اي مظهر خدا و به حكم خدا رضا

وي در رضاي دوست رضا داده بر قضا

از بندگي مقام تو والا، چنان كه هست

يك بنده ات مشيت و يك بنده ات قضا

پور امام هادي و حادي عشر امام

نور دل جواد و جگرگوشه رضا

از حُسن خلق خوانده خدايت حَسن به نام

اي جان پاك احمد و اي روح مرتضي

تو وارث عليّ و رسولي ز حكم حق

بر تاج اصطفا و به اورنگِ اِرتضي

اي عسكري لقب كه بود عسكرت مَلَك

مي بالد از عدالت تو مسند قضا

بارد مطر ز فيض تو بر صحنه تراب

تابد قمر ز نور تو در عرصه فضا

فرزند توست مهدي حق كز عدالتش

خواهد رسيد دولت باطل به انقضا

با اين جلال از چه عدويت شهيد كرد

خود داني و خدا كه چه بوده است اقتضا

اي آگه از وقايع ما كان و ما يكون

داناي روزگار ز ما بعد و ما مضا

چون با رضاي توست رضاي خدا قرين

بر ما ببخش از كرمت سر خط رضا

بپذير اعتذار مؤيد از اين مديح

كرد او اگر نماز مديح تو را قضا


سروده : استاد سید رضا موید