بانوی نور


بانوي نور! جان دو عالم فداي تو

خورشيد، چشمه اي ست ز آب بقاي تو

از مشهد شهود به بيت تو آمديم

يعني كه: هست اذن رضا در رضاي تو

معصومه زماني و محبوب عالمي

دل هاي آشنا به خدا، آشناي تو

منظومه اي ز گردش سياره است و دل

فوج كبوتران دعا در سراي تو

خورشيد و ماه، در حرمت معتكف شوند

يعني كه: هست عالم امكان، گداي تو

هر خسته دل به نزد حكيمي رود؛ ولي

ما روي آوريم به دارالشّفاي تو

سروده روزبه فروتن پی

یا فاطمه اشفعی لنا ...

شهر مدينه چشم به راه تو بود و چشم هاي جهانيان نيز؛

چشم به راه نوزادي از دودمان پاكزاد عصمت و طهارت.

خانه امام موسي كاظم(ع) آبستن حادثه اي شگفت بود و «نجمه» ـ همسر امام ـ در شمارش لحظه ها بي تاب.

شور وعشق بود كه در فضا موج مي زد.

خورشيد مدينه آن روز مستقيم تر مي تابيد و گرم تر از هميشه به خانه امام مي نگريست و مي دانست كه امروز خورشيدي سر بر مي آورد كه هر چه خورشيد بايد از شعاع نوراني آفتاب جمالش، رخ بپوشاند.

اوّل ذي قعده سال 173 هجري قمري بود كه فاطمه معصومه(س) بر شاخسار بوستان شكوفان احمدي شكفت و جهان در طراوت وجودش و نامش، نَفَس تازه كرد و خجستگي را براي شيفتگانش به ارمغان آورد.

«سلام بر تو اي از سلاله رسول خدا

سلام بر تو اي ميوه دل زهرا و خديجه كبرا

سلام بر تو اي دختر عليِّ مرتضي

اي فرزند حسن مجتبي و اي فرزند حسين

و سلام بر تو اي دختر موسي بن جعفر...»

و اين همه كلمات روشن زمزمه من است وقتي به زيارت تو مي آيم.

وقتي به زيارت تو مي آيم، مشتاق و بيقرار ديدار توأم كه ديدار تو غبار روبي دل است و نشاط جان.

اي بانوي كرامت!

زير رواق روشن حَرَم تو پناه مي گيرم و دل را به ضريح تو دخيل مي بندم تا كبوتري شوم و در طواف گنبد طلايي ات جان بگيرم.

اي فاطمه معصومه(س)! آمدي و اذان عشق بر گوش جهان طنين افكند؛

آمدي و باران رحمت باريدن گرفت؛

آمدي تا گرماي خورشيد معرفت خويش را بر دل هاي مؤمنان بتاباني.

و ما دوستداران تو و دوستداران خاندان تو امروز مي گوييم: «يا فاطمةُ اِشْفِعي لنا في الجَّنة!».

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

برگرفته از: irc.ir

صادق آل محمد (ص)

بنال اي دل كه شور غم به پا شد

مدينه سر به سر ماتم سرا شد

ز طوفان حوادث، كشتي علم

در امواج بلا بي ناخدا شد

امام صادق از بيداد منصور

شهيد مكتب دين خدا شد

صادق آل محمد(ع) بود و تبلور عبوديّت.

سي و چهار سال امامت و رهبري جامعه اسلامي را به عهده داشت. سي و چهار سالي كه از درخشان ترين دوره هاي تاريخ اسلام بود؛ چرا كه ايشان به تأسيس نهضت عظيم فكري و علمي پرداخت و با تربيت هزاران شاگرد به ترويج علوم الهي و احكام آسماني اسلام همّت گمارد و تا هنوز و هميشه تشنگان وادي معرفت از جامِ طهور آن امام، جرعه جرعه مي نوشند.

چهار هزار بيان و زبان، عطر علوم او را منتشر مي كردند و چهار هزار قلم، حكمت و انديشه اش را مي نوشت، تا آن ميراث آسماني براي بشر كنوني بماند و تا انسان در سايه آن به كمال رهنمون شود.

امام صادق(ع) در 25 شوّال سال 148 هجري به دستور منصور دوانيقي به زَهر جفا مسموم شد و در مدينه، مظلومانه به شهادت رسيد.

شهادت خورشيد هميشه تابان بقيع را به پيروان حضرتش تسليت و تعزيت مي گوييم.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

نوشته: مجتبی تونه ای

بخوان دعای فرج را ...

بخوان دعای فرج را ، دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است ، بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد

بخوان دعای فرج را ولی به قلب صبور

که صبر ،میوه شیرین تر از ظفر دارد

بخوان دعای فرج را که با شکسته دلان

نسیم لطف خدا ، انس بیشتر دارد

بخوان دعای فرج را و نا امید مباش

بهشت پاک اجابت ، هزار در دارد

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

خدای را، شب یلدای غم سحر دارد

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

مسافر دل ما ، نیت سفر دارد

بخوان دعای فرج را که آسمان ها را

شمیم غنچه نرگس، ز جای بردارد

بخوان دعای فرج را ز پشت پرده ی اشک

که یار، گوشه ی چشمی به چشم تر دارد

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد

بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز

که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

غروب و دامنه نورآفتاب و شفق

بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد

*************************************************************

اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ


خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و امید قطع شد


وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ


و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیری شد و تویی یاور و شکوه بسوی تو است


الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی


و اعتماد و تکیه ما چه در سختی و چه در آسانی بر تو است خدایا درود فرست بر


مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ


محمد و آل محمد آن زمامدارانی که پیرویشان را بر ما واجب کردی و بدین سبب مقام


وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ


و منزلتشان را به ما شناساندی به حق ایشان به ما گشایشی ده فوری و نزدیک مانند


الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی


چشم بر هم زدن یا نزدیکتر ای محمد ای علی ای علی ای محمد مرا کفایت کنید


فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ


که شمایید کفایت کننده ام و مرا یاری کنید که شمایید یاور من ای سرور ما ای صاحب


الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ


الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا همین ساعت


السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ


همین ساعت هم اکنون زود زود زود ای خدا ای مهربانترین مهربانان به حق


مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ


محمد و آل پاکیزه اش


قبور ائمه بقیع (ع) چگونه تخریب شد؟


در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري قبرستان بقيع به عنوان مهم‌ترين قبرستان اسلام به دست وهابيون تخريب شد.

به گزارش سرويس دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در کمتر کشوري به اندازه سرزمين حجاز، آثار مربوط به قرون نخستين اسلام وجود داشته است؛ چرا که زادگاه اصلي اسلام آن‌جاست و آثار گرانبهايي از پيشوايان اسلام در جاي جاي اين سرزمين ديده مي‌شود. ولي متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابي، بيشتر اين آثار ارزشمند را به بهانه واهي آثار شرک، از ميان برده‌اند و کمتر چيزي از اين آثار پرارزش باقي مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقيع است. اين قبرستان، مهم‌ترين قبرستان در اسلام است که بخش مهمي از تاريخ اسلام را در خود جاي داده و کتاب بزرگ و گويايي از تاريخ مسلمانان به شمار مي‌آيد.

وضعيت بقيع قبل از تخريب

تا پيش از تخريب و ويراني قبور مطهر بقيع توسط وهابيت متعصب كه براساس معتقدات خود، به تخريب بسياري از آثار تاريخي پرداختند، بر روي قبور پيشوايان و ساير بزرگان اسلام که در مدينه مدفون بودند گنبدها و بناهايي قرار داشت. ائمه بقيع در بقعه بزرگي که به‏ طور هشت ضلعي ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفيدکاري شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابيون بر مدينه آن‌ها ضمن تخريب قبور، آثاري که بر روي قبور قرار داشت را نيز از بين بردند. در جريان اين واقعه بارگاه امام حسن مجتبي (ع)، امام سجاد (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق(ع) ويران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومين (ع)، ديگر قبور را هم تخريب كردند كه عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا (س)، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پيامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد (ع) مادر اميرالمومنين (ع)، قبر مطهر حضرت ام‌البنين (ع)، قبرعباس عموي پيامبر، ابراهيم پسر پيامبر (ع)، قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق (ع)، قبر دختر خواندگان پيامبر (ع)، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر (ع) و قبور شهداي زمان پيامبر (ع).

بقيع

نخستين تخريب قبور ائمه بقيع

نخستين تخريب قبور مطهر ائمه‌ بقيع به دست وهابيون سعودي در سال 1220 هجري يعني زمان سقوط دولت اول سعودي‌‌ها توسط حكومت عثماني روي‌ داد، پس از اين واقعه‌ تاريخي - اسلامي با سرمايه‌گذاري مسلمانان شيعه و به‌ كار بردن امكانات ويژه‌اي، مراقد تخريب‌ شده به زيباترين شكل بازسازي‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يكي از زيباترين مراقد زيارتي و در واقع مكان زيارتي - سياحتي مسلمانان تبديل‌ شد.

دومين تخريب بقيع

دومين و در واقع دردناك‌ترين حادثه تاريخي - اسلامي معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روي‌ كار آمدن سومين حكومت وهابي عربستان مربوط ‌مي‌شود؛ سالي كه وهابيون به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تحقير مقدسات شيعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بيت ‌پيامبر(ص) را مورد دومين هجوم وحشيانه‌ خود قراردادند و بقيع را به مقبره‌‌اي ويران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبديل‌ كردند.

تخريب قبور در مكه، مدينه، جده و كربلا

وهابيون در سال 1343 هجري قمري در مكه گنبدهاي قبر حضرت عبدالمطلب (ع)، ابي‌طالب (ع)، خديجه (ع) و زادگاه پيامبر (ع) و فاطمه زهرا (ع) و "خيزران" عبادتگاه سري پيامبر (ع) را با خاك يكسان كردند و در جده نيز قبر "حوا" و ديگر قبور را تخريب كردند. در مدينه نيز گنبد منور نبوي را به توپ بستند، ولي از ترس مسلمانان، قبر شريف نبوي را تخريب نكردند آن‌ها همچنين در شوال 1343 با تخريب قبور مطهر ائمه بقيع (ع) اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهر را به يغما بردند و قبر حضرت حمزه (ع) و شهداي احد را با خاك يكسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پيامبر (ع) و ديگر قبور را هم خراب كردند.

وهابيون متعصب در همان سال به كربلاي معلي حمله كردند و ضريح مطهرحضرت امام حسين(ع) را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهر را كه اكثرا از هداياي سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را كشتند. سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند.

منابع:

ناصر مکارم شيرازي، وهابيت بر سر دوراهي

جعفر سبحاني، آيين وهابيت

اصغر قائدان، تاريخ و آثار اسلامي مکه مکرمه و مدينه منوره

علي اصغر رضواني، شيعه شناسي و پاسخ به شبهات

=========================================================

نقل از ایسنا

حسرت سبز

سالروز تخریب قبور مطهر بقیع تسلیت

-------------------------------------------------------------------------------

صدايي كه مي آيد صداي باران نيست، سوگ نامه اي است كه از چشمانِ مرغ حق جاري شده است و اين سرخي، سرخيِ غروب نيست، صورتِ شرم آگينِ طلوع امروز است.
ماهتاب، ديشب شعاعِ نفرين را بر زمين رها مي كرد و كُره ي خاكي را باتلاق اندوه در برگرفته بود. اگر تك سواري سياه پوش را در افق ديديد، بدانيد عزادار پيشوايان نور است و به مدينه مي رود تا آخرين قطرات خون جگرش را نزد امين خدايش به امانت بگذارد و او را گواه بدارد كه دلش ازدست گردباد سياه ستم، خون است.
امروز، شياطين، حادثه ي كوفه را تكرار كردند. و با دستان سياه كارشان حريم خانه ي مولاي عشق را با تخريب قبور اولاد پاكدامنش شكستند و نمكي از شوره زار جفا، بر زخم زهرا ريختند.
امروز مدينه كربلاي بي حسين است، عباس كجاست؟ خيمه هاي معصوميّت را آتش مي زنند و سرچشمه ي اين پليدي ها از طغيان يزيد كافر است.
بعد از اين، شيعه در غمِ تاريكيِ قبور آل محمد و داغِ بي سايه باني اين مزارهاي مقدس، خواهد سوخت. و امشب، از اين پس، ماه بر بقيع، پر فروغ تر مي تابد چرا كه ديگر هيچ چراغي در آن جا سوسو نمي زند و هيچ نوري نمي جنبد و هيچ شعله اي نمي رقصد.
آسمان، چشمان خيره ي خود را به بقيع مي دوزد و تمام ستارگانش را وقف آن جا مي كند. و ما آروزي افروختن شعله اي را در زير ديوارهايي كه خاك و خشت آن را از غربت ساخته اند، دفن خواهيم كرد و چشم هايمان، حسرت سبز بوسه اي را بر ضريح منورشان خواهد گريست.

سید جهاد نظری

برگرفته از :irc.ir