کنار پنجره فولاد



كبوتران حرم تا شتاب مي گيرند

تمام ثانيه ها التهاب مي گيرند

و زير سايه دستان آسماني تو

رواق هاي حرم آفتاب مي گيرند

كبوترانه تو را درك مي كند خورشيد

و كاسه ها همگي از تو آب مي گيرند

تمام آينه ها محو مي شود در تو

دخيل هاي ضريح ات جواب مي گيرند

نگاه سبز تو را زائران مأنوست

ميان چشمه اي از اشك، قاب مي گيرند

درست پشت همين در، نگاه هاي غريب

تو را براي غم خود خطاب مي گيرند

كنار پنجره فولاد، شاعران نگاه

صله براي غزل اشك ناب مي گيرند

امیر اکبر زاده

تسبیح باران

خراسان در خراسان نور در جان تو ميچرخد

ببين خورشيد در مشرق به فرمان تو ميچرخد

خراسان مُهر دريا ميشود با گامهاي تو

به دست ابرها تسبيح باران تو ميچرخد

اگر شوق وصالت نيست در آيينهها، دارها

چرا آيينه در آيينه ايوان تو ميچرخد؟

به سقاخانهات زيباست رقص كاسههاي نور

در اين پيمانه آن پيمانه، پيمان تو ميچرخد

بيابان در بيابان گرگ شد، هر كوه صيادي

چقدر آهوي زخمي در شبستان تو ميچرخد


عليرضا قزوه

قمریای معلول

میلاد با سعادت مولای عشق و صفا،سلطان اباالحسن الرضا (ع) علیه آلاف التحیه والثنا خجسته باد

****************************************************

واسه لحظه پريدن زمينا هوا ندارن
چرا ضامناي آهو نظري به ما ندارن
آقا گندم نگاتونو بپاشين توي ايوون
آخه خيلي وقته چشما خبر از شما ندارن
اومديم تو قصه هاتون ديگه آسموني باشيم
دلامون يه حالي داره كه فرشته ها ندارن
يه نفر نشوني داده تو رو واسه رسيدن
ته خط رسيده هامون آقا آشنا ندارن
تو بيا كنار اون ها اگه قمرياي معلول
روي صندلي غربت دل و دست و پا ندارن
اينا بخشي از زمينن كه شروع آسمونه
نگين انتهاي خطن؛ اينا انتها ندارن
حالا كه براي خوندن همه كفترا غريبن
غزلي به غير هوهوي رضا رضا ندارن
مث واژه رسيدن واسه ماجراي سيبي
نظري به حال ما كن نرسيده ها ندارن

سروده: رزیتا نعمتی