عید سعید فطر

شاعر : مفتون همدانی
سروده : علی زمانیان
ایام شهادت مولای متقیان ،امیر مومنان،حضرت علی (علیه السلام)را تسلیت و تعزیت عرض می کنم
-----------------------------------------------------------------------------------
تسبیح زخم های تو تصویر می شود
تا دانه دانه اشک تو زنجیر می شود
اندوه کعبه بود، ترک خورد از غمت
دارد به شکل قلب تو تصویر می شود
آیینه در برابر منشور گریه هات
در غربت نگاه تو تکثیر می شود
از سیر تا پیاز غمت سیر گریه کرد
آن دختری که از همه کس سیر می شود
آن قدر خون گریست که افتاد بر زبان
دارد به پای غصّه ی تو پیر می شود
دنیا بدون فاطمه یک جور دیگریست
خیلی برات سرد و نفس گیر می شود
تا دست های حیدریت بسته می شوند
روباه هم به یک دو نفس شیر می شود
این سفره های نان و نمک بعد رفتنت
لبریز شیر و گندم و تزویر می شود
یعنی علی نماز نمی خواند؟… وای من
روح اذان به مأذنه تکفیر می شود
شب های قدر وقت نزول کبود تو
فزت و رب…، به خون تو تفسیر می شود
این قلب های سنگیمان خیبری شدند
تنها به دست مهر تو تسخیر می شود
سروده : امیر حسین میرحسینی
-------------------------------------------------------------
1 ـ رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم:
حسن و حسين بهترين اهل زمين بعد از من و پدرشان مي باشند، و مادر آن دو برترين زنان اهل زمين است.1
2 ـ رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم:
«هركس مرا دوست دارد بايد اين دو فرزندم را نيز دوست بدارد؛ زيرا خداوند مرا به دوستي آن دو فرمان داده است.2
3 ـ روزي «ابن عباس» براي سوار شدن امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه
السلام كه در سن كودكي بودند، شتري را نگه داشت تا بر آن سوار شوند. بعد از
سوار شدن هم لباس آن دو بزرگوار را مرتب نمود. شخصي بنام «مدرك بن زياد»
كه شاهد اين واقعه بود اعتراض كرد و گفت: «اي ابن عباس! سن تو بيشتر از آن
دو است، چرا اين كار را انجام مي دهي»؟
ابن عباس در پاسخ گفت: «آيا جز اين است كه خداوند بر من منت نهاده است كه چنين رفتاري با اين دو (بزرگوار) داشته باشم.3
4 ـ حسن بن علي عليه السلام:
«قسم به خدا هر بنده اي كه ما را دوست
داشته باشد، دوستي ما به حال او سودمند خواهد بود. دوستي ما گناهان انسانها
را مي ريزد، همانگونه كه باد، برگ را از درخت مي ريزد».4
5- شدت علاقه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به امام حسن عليه السلام
ـ پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به همراه گروهي براي صرف غذا دعوت شده
بودند. در بين راه حضرت امام حسن عليه السلام را در حال بازي ديدند به سرعت
جلوي جمعيت رفتند و دستهاي خود را براي گرفتن فرزند دلبندشان گشودند. سپس
با خنده و شادماني او را در آغوش گرفته، بوسيدند و فرمودند:
«حسن از من و من از اويم. خداوندا! دوست بدار هر كس كه او را دوست دارد».5
گفته اند: هيچكس در شرافت و بزرگي بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله
وسلم چون حسن بن علي عليه السلام نبود. گاه براي ايشان فرشي در ورودي منزل
مي گستراندند و حضرت بر روي آن مي نشست. مردمي كه از آنجا عبور مي كردند،
با ديدن ايشان به خاطر احترامشان از آن جا عبور نمي كردند. حضرت وقتي اين
وضعيت را ملاحظه مي فرمودند، به منزل مي رفتند تا مردم عبور نمايند».
6
رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم:
«هر كس دوست دارد به آقاي جوانان اهل بهشت نظر كند، به حسن بن علي عليه السلامنگاه كند».7
سروده : استاد حبیب چایچیان (حسان)
سروده : ژولیده نیشابوری
پهن شد سفره ي احسان، همه را بخشيدي
باز با لطف فروان همه را بخشيدي
ابر وقتي كه ببارد همه جا مي بارد ،
رحمتت ريخت و يكسان همه را بخشيدي
گفته بودند به ما سخت نميگيري تو...
همه ديديم چه آسان همه را بخشيدي
يك نفر توبه كند با همه خو ميگيري
يك نفر گشت پشيمان همه را بخشيدي
اين گنهكاري امروز مرا نيز ببخش
تو كه ايام قديم ، آنهمه را بخشيدي
حيف از ماه تو كه خرج گناهان بشود
تو همان نيمه ي شعبان همه را بخشيدي
داشت كارم گره ميخورد ولي تا گفتم
" جان آقاي خراسان " همه را بخشيدي
بي سبب نيست شب جمعه شب رحمت شد
مادري گفت "حسين جان "همه را بخشيدي
سروده : علی اکبر لطیفیان
با سپاس از وبلاگ شعر شاعر
بر روی دست ماندن این بارها بس است
غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است ...
در لطف تو تحمل آه فقیر نیست ..
فیاض را صدای گرفتار ها بس است ...
این نفس مانع است ، خودت برطرف نما
بین من و تو چیدن دیوارها بس است
من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم
بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !
خیلی گناه می کنم و توبه می کنم ..
دیگر بس است .. اینهمه تکرار ها بس است
این بار را بخر .. که دگر راحتم کنی ...
بیهوده رفتن سر بازارها بس است ...
تو سفره را برای همه پهن می کنی
در مهربانی تو همین کارها بس است..
ما را بهشت هم نبر .. اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است ...
آری فقط حسین مرا رد نمی کند ...
از این به بعد رفتن دربارها بس است ...
سروده: علی اکبر لطیفیان
مانند طفل در به دری گریه میکنم
مثل گدای پشت دری گریه میکنم
اشک مرا زمان گدایی ندیده اند
این بار چون تو میگذری گریه میکنم
حالا که بین این همه مردم زیادیم
از این به بعد یک نفری گریه میکنم
حتی اگر مرا بزنی قول میدهم
با آب و تاب بیشتری گریه میکنم
تنبیه تو حواس مرا جمع میکند
من سالها ز خیره سری گریه میکنم
بار مرا کسی نخریده...تو می خری؟!
بار مرا بخر, نخری گریه میکنم
از چند جا شکسته پرم..ای شکسته بند!
از غصه شکسته پری گریه میکنم
این روزه ها به درد قیامت نمیخورد
دارم برای بی سپری گریه میکنم
آقا نیامد و دل ما همچنان شکست
پس پای سفره سحری گریه میکنم
جان همان که زائر بابا نشد مرا
یک کربلا ببر نبری گریه میکنم
سروده:علی اکبر لطیفیان
IRIB 1 ساعت 10:15 شب
IRIB 2 ساعت 6:30 بامداد
IRIB 3 ساعت 10:15 صبح
لطفا نظراتتون رو در بخش نظر دهی مرحمت بفرمایید و یا با رایانامه برنامه :tasbih@jjtvn.ir در میان بگذارید.
سپاسگزارم
ارادتمند شما علی جباری کیان