آفتاب عشق
میلاد مسعود مادر مهربان امامان هدی ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برتمامی عاشقان حضرتش بویژه بر مادران و بانوان گرامی مبارک
سروده: سید علی ریاضی یزدی
میلاد مسعود مادر مهربان امامان هدی ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برتمامی عاشقان حضرتش بویژه بر مادران و بانوان گرامی مبارک
شهادت بانوی دو سرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به ارادتمندان حضرتش تسلیت عرض می کنم
==========================================
من میروم دگر ز کنارت پسر عمو
دیدار ما به روز قیامت پسر عمو
من می روم و مونس شب هات می شود
یک چاه و قبر مخفی و غربت پسر عمو
من حاضرم قسم بخورم که ندیده ام
از تو به غیر مهر و محبت پسر عمو
دنیای تو مگر که به آخر رسیده است
برخیز، جان من به فدایت پسر عمو
چشمت کجاست قطرۀ اشکی به من بده
می خواهمش برای شفاعت پسر عمو
گریه مکن فدای سرت هرچه شد، زیاد...
...کاری نبود عمق جراحت پسر عمو
شرمنده ام غلاف عدو دست من برید
بر دوش مانده بارِ خجالت پسر عمو
سروده حمید رضا برقعی
به حال خانه ی ما غم گرفتند
که روزی روزگاری خانه ی ما
صفایی داشت آن را هم گرفتند
کنون افتاده ناله در دل باد
و حتی آسمان هم ناله سر داد
نمی دانی چه شد در آن سیاهی
خودم دیدم که بین کوچه افتاد
ز چشمش سیلی کین سو گرفته
که حتی از علی هم رو گرفته
خودم دیدم که مادر زیر چادر
دو دستی دست بر پهلو گرفته
به قلب مادرم زخم فدک خورد
دل ریش پدر جانم نمک خورد
خرابم شد به سر انگار دنیا
که پیش چشم من مادر کتک خورد
کمی با درد و شبنم راه می رفت
و با دنیایی از غم راه می رفت
اگر چه دست بر دیوار می زد
ولی با قامتی خم راه می رفت
شدم این روزها غمخوار زهرا(س)
و مدیون سوال چشم بابا
همین الان حدود چند روز است
که می ترسم ببوسم صورتش را
و دارد می رود از خانه کم کم
و چشمان پدر با اشک نم نم
و در زانوی او دیگر رمق نیست
به روی شانه اش دنیای ماتم
سروده وحید محمدی
میلاد مسعود هدیه آسمانی خدا،خورشید کعبه و زمزم و صفا،صدیقه کبری ، ام ابیها،حضرت فاطمه زهرا(سلام اله علیها) بر تمامی آشنایان کوی فاطمی بویژه بانوان و مادران گرامی خجسته.
باده بريز ساقيا به جام مي گسارها * * * از آن مي اي كه داده حق وعده به بي قرارها
كه ديده ها شود برون ز قيد انتظارها * * * از پس پرده شد عيان چهره پرده دارها
شكوه ديگري خدا داده به روزگارها * * * به گوش جان رسد ندا ز طَرْفِ جويبارها
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدي
بيا بيا به جمع ما مي طهور مي دهند * * * خدمت پير پيروان اِذن حضور مي دهند
خطّ امان ما ازين جشن و سرور مي دهند * * * به سوي روضه جنان برگ عبور مي دهند
برگ عبور ظلمت از جلوه نور مي دهند * * * به شعر عارفانه ام حدّ شعور مي دهند
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدي
گفت خدا به آسيه عود به مجمر آورد * * * مي طهور از جنان ساره به ساغر آورد
قِماط مريم آورد ، گلاب هاجر آورد * * * حامل وحي سرمدي سوره كوثر آورد
كه بهر ختم الانبيا خديجه دختر آورد * * * چه دختري كه مرغ دل نغمه ز دل برآورد
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدي
مژده بده به عاشقان روح مجسّم آمده * * * سوره كوثر از خدا براي خاتم آمده
به نزد ختم الانبيا ز خُلد آدم آمده * * * نوح نبي به خدمت نيّرِ اعظم آمده
خليل با كليم حق همدل و همدم آمده * * * براي عرض تهنيت مسيح مريم آمده
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدي
اوست كه ز امر كبريا فاطمه هست نام او * * * اوست كه شهد بندگي ريخته حق به جام او
عرض سلام مي كند نبي به احترام او * * * علي قيام مي كند مقابل قيام او
شرم و حيا ، حيا كند ز عفّت كلام او * * * خوش آن زني كه مي كند پيروي از مرام او
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدی
فاطمه اي كه هستي جهان بود ز هست او * * * عالمه اي كه داده حق كِلك قضا به دست او
چرخ بود مدوّر از گردش چشم مست او * * * هر آن زني كه مي خورد ز ساغر الست او
بهشت را به او دهد خدا به ناز شست او * * * مشي و مرام ما بود ايده حق پرست او
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدي
اگر نبود فاطمه حدوث را قِدم نبود * * * اگر نبود فاطمه حيات را عدم نبود
اگر نبود فاطمه رسول محترم نبود * * * اگر نبود فاطمه اَتمِّ هر نعم نبود
اگر نبود فاطمه سوره « والقلم » نبود * * * اگر نبود فاطمه كتيبه اي رقم نبود
كه از نسيم رحمت و عطاي ذات سرمدي * * * مشام دهر مشك بو شد از گل محمدي
شاعر: زنده یاد ژولیده نیشابوری
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
شهر آبستن غمهاست، خدا رحم کند
شهر یکپارچه غوغاست، خدا رحم کند
بوی دود است که پیچیده، کجا می سوزد؟
نکند خانه مولاست، خدا رحم کند
همه شهر به این سمت سرازیر شدند
در میان کوچه دعواست، خدا رحم کند
هیزم آورده که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست، خدا رحم کند
همه جمعند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست، خدا رحم کند
بین این قوم که از بغض لبالب هستند
قنفذ و مغیره پیداست، خدا رحم کند
مادر افتاد و پسر رفت ز دست
چشم زینب به تماشاست، خدا رحم کند
مو پریشان کند و دست به نفرین ببرد
در زمین زلزله برپاست، خدا رحم کند
ماجرا کاش همان روز به آخر می شد
تازه آغاز بلاهاست، خدا رحم کند
غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت
روضه ی ام ابیهاست، خدا رحم کند ...
ایام شهادت بانوی دوسرا،ام ابیها،حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.
رنگين كمان حسرتي از كفر و دين شده است
در آرزوي سجده به محراب ابرويت
ذرات خاك عالم و آدم جبين شده است
اي ابر سايه گستر رحمت بر آ دمي!
صبح تمام آينه ها آتشين شده است
اي بي نشان در آينه! باور نمي كنم
روحي چنان بزرگ به غربت چنين شده است
در مشهد بقيع بجويند خاك را
انگشتر رسول خدا بي نگين شده است
شاعر: عبدالجبار کاکایی
پهلو شكسته اي است كه آيينه علي است
زهرا كه دست هاي به دستاس رفته اش
لبريز دست هاي پر از پينه علي است
زهرا همان علي است كه آيينه خداست
زهرا همان خداست كه آيينه علي است
افلاك را ببين كه چه بيهوده خاك را...
زهرا! بگو مزار تو در سينه علي است
زهرا! بيا ببوس گلوي حسين را
اين ابتداي غربت ديرينه علي است
شاعر: مهدی جهاندار
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
اي گل آفرينش! اي نام تو جامعِ كمالات! اي آن كه دامنت، رسالت سردارِ عصمت را پرورد! اي فروزانتر از آسيه و مريم! اي شكيباتر از خديجه!
چگونه بودي كه تو را پاره ي تنِ زيباترين آفرينش ناميدند؟
چگونه بودي كه تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان، در نام تو عيني شد؟
اي پاره ي وجود پيامبر! اي نخستين زنِ مظلوم! چگونه بودي كه سكوت شب، دامنگير پنهان فريادت در تاريخ شد؟
چگونه بودي كه شب، مويه كنان در تداومِ دلتنگي ات به جاودانگي پيوست؟
چه شد كه بازوانت، به خون شكوفه داد؟ چگونه پهلويت به زخم، گل كرد؟
چگونه بود كه فريادت به اندوه، بارور شد؟ چگونه بود كه فرزندانت در نينواترين دقايق، به مسلخ عشق رسيدند؟ چگونه بود كه پيام آور حركتي تاريخي از مظلوميت شدي؟
چگونه بودي كه سرور زنان بهشت شدي؟
نام تو در روزهاي دلتنگيِ پيامبر صلي الله عليه و آله جوانه زد، در روزهاي تنهايي علي گل داد و در نينواي حسين عليه السلام، تجلّي كرد.
نام تو اي دختر خورشيد حجاز! نقش بند تاريخ مظلوميت و وامدارِ سالهاي تيره ي جاهلي در تولّد زن است. نام تو آغاز راهِ بلند و طولانيِ تشيّع است.
اي ام ابيهاي پدر! اي مادرِ رسالت! مادر ولايت! مادرِ صبوري!
تو را پدر، شفيعه ناميد، كه به شفاعت از تو، فردوس، ارزاني بانوان بهشتي باد.
فاطمه! اي گل آفرينش! اي شاهد دستهاي پينه بسته ي علي عليهالسلام! بگذار بيتو دنيا بايستد و تمام زمين از هم فرو پاشد!
كجا به انديشه ي ما مي آيد كه از تو ياد كنيم، آنچه را سزاوا توست؟
كجا در توان قلمهاست تا از تو بنويسند آنچه را سزاوار توست؟
كدام آينه است كه تابندگي نور تو را داشته باشد؟
كدام دل است كه شكستگي دلِ تو را داشته باشد؟
كدام اقيانوس است كه گنجايش اندوه تو را داشته باشد؟
اي يادگار اشرفِ كائنات! چگونه بود كه اينگونه شانه هايت از درد فرو ريختند و چگونه بود كه اينچنين صداي ناله ات را سنگچين در و ديوار كردند؟ تو مگر حبيبه ي خدا نبودي؟ پس چگونه بود كه به دشمني ات برخاستند؟ و چگونه بود كه پهلويت را به زخم، آغشتند؟
تو مگر فاطمه عليهاالسلام نبودي؟ مگر كوثر حيات نبودي؟ پس چگونه بود چشمانت را به خون نشاندند و چگونه بود كه از جاري اندوه، سيراب شدي؟! چگونه بود؟ چگونه بود؟ چگونه؟!
سلام بر تو اي بانوي آزموده شده! پروردگارت پيش از آنكه تو را بيافريند،
آزمودت و تو را شكيبا يافت در راه حق و حقيقت. من بر اين باورم كه دوستدار
توام و بردبارم در آنچه پدر بزرگوارت، جانشين خويش را آموخت و برايش ميراث
به جا گذاشت. از تو خواهانم كه به يمن ايمانم، به پيامبر و وصي اش مرا
بشارت دهي و با خجستگي ولايتت، مرا رستگار سازي!
سلام بر تو اي دختر
رسول خدا! دختر حبيب پروردگار! اي دختر هم نشين خداوند! اي دختر امين
خداوند! اي دختر مردي كه بهترين آفريدگان خدا و برترين رسولان پروردگار
بود!
سلام بر تو كه دختر بهترين نيكواني و سرور بانوان عالم، از
آغاز تا پايان آفرينش و همسر ولي خداوند؛ همو كه پس از پيامبر، بهترين
انسان ها بود.
سلام بر تو اي مادر حسن و حسين(ع) كه سالار جوانان
بهشتند! اي راستگوي شهيد! اي راضي به رضاي خداوند! اي مطلوب رضاي پروردگار!
اي داناي پاك دامن! اي فرشته انساني! اي پرهيزگار پاك! اي دانشمند و اي
راوي علم الهي! اي مظلوم مانده در چنگال تعدي ستمكاران! اي رنج كشيده!
درود
و رحمت و بركات خداوند بر تو باد! سلام خداوند بر تو و روح مقدس و پيكر
بهشتي ات! شهادت مي دهم كه تو در مسير نشانه هاي آشكار پروردگارت راه
سپردي. هر كه تو را شاد كرد، پيامبر خدا را شاد كرده و هر كه بر تو ستم
كرد، رسول خدا را آزرده است. هر كه به تو پيوست، به محمد مصطفي پيوسته و هر
كه از تو بريد، از رسول خدا(ص) بريده است؛ كه تو پاره تن و روح رسولي.
خداوند و فرشتگانش و رسولانش را گواه مي گيرم كه من راضي ام به هر چه تو
رضا مي دهي و بيزارم از هر چه مايه بيزاري توست. با دوستدارانت دوستم و
دشمنانت را دشمن مي دارم و تمام تكيه گاه و پناه من و گواه و پاداش دهنده و
حساب رس من، تنها خداوند باد!
فاطمیه قصه گوی رنج هاست بهترین تفسیر سوز مرتضی است
فاطمیه جنگ اشعار علی است شرح حال جنگ خونبار علی است
فاطمیه شعر داغ لاله است قصه زهرای هجده ساله است
فاطمیه تفسیر غربت آل محمد است،غربتی که آغاز و پایان ندارد.
فاطمیه،سوختن مهبط جبرئیل است و خاموشی شمع با بال یک پروانه.
فاطمیه زمزم اشک های بی پایان علی است در مزار بی نشان یاس کبود.
فاطمیه ، ناله مدینه است در ناله مکرر زینب.
فاطمیه ، شرح درد شیعه است.
فاطمیه ، نگاه شقایقی یاسهاست در جوانه زدن میان در و دیوار .
و فاطمیه صدای آرام بلال است در سکوت اشک های علی.
سالروز شهادت ام ابیها ، حضرت فاطمه زهرا (س) بر عاشقان و دوستدارانش تسلیت .
شاعر : امير حسين مير حسيني
من خدايم كه همه كوي مرا مي جويند همه ذرات فلك حمد مرا مي گويند
من خدايم كه همه راه مرا مي پويند همه جانها به يد قدرت من مي روند
همه چيزو همه كس در همه جا مال من است دل هر ذره وجنبنده بدنبال من است
آن زماني كه زمان ياد ندارد چه زمان در مكاني كه مكان ياد ندارد چه مكان
نه شبي بود ونه روزي ونه چرخي نه جهان نه پري بود ونه جبريل نه دوزخ نه جنان
دل من در پي يك واژه بي خاتمه بود اولين واژه كه آمد به نظر فاطمه بود
زطفيل گل او ساخته ام دنيا را من به عشق رخ او ساخته ام طاها را
ميل اوبود بسازم علي اعلي را جبرئيل و ملك وآدم و پس حوا را
ز ازل تا به ابدهر چه وهركس هستند همه مديون رخ فاطمه من هستند
به خداوندي خود فاطمه ام بي همتاست فاطمه چون من تنها به دو عالم تنهاست
در ميان همه آثار كه از من برجاست همه ي داروندارم گل روي زهراست
نه همين بهر پدر پاره اي ازتن باشد فاطمه پاره اي از جان وتن من باشد
شاعر : حیدر توکلی