با مادران شهید
اي زن! يادمان ميماند، خداحافظي آخرينت با فرزندان شهيد وطن، كه اگر نبود
صبر تو، چه كسي طعم شيرين فتح و پيروزي را به خاك وطن ميبخشيد؟
طاقت تو، اجازه از خود گذشتن پهلوانان قصه هاي تاريخ است.
مگر
نه آنكه هرجا مردي درخشيده، از بركت حضور آفتابي زني بوده است و امروز،
بند بند شعرِ روشن تو را خواهيم سرود، تا قطره اي از درياي بيكران وجودت
را به نظاره بنشينيم.
امروز، موجها در تلاطم آبي خويش، نام تو را بر زبان ميآورند.
دين
من، تو را به تندباد هر نگاهي نميفروشد. تو نگيني هستي كه با عصمت مريم،
طلاكوب ميشود. تو هاجروار، هفت مرتبه، اسماعيل عطش را ميان صفا و مروه
زندگي، سيراب ميكني.
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات بر پیکر بی سر شهیدان صلوات
از دامن زن مرد به معراج رود بر دامن مادر شهیدان صلوات
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۲/۲۳ ساعت 14:17 توسط علی جباری
|