پر است خلوتم از ياد عاشقانه او *** گرفته باز دل کوچکم بهانه او

نسيم رهگذر اين بار هم نياورده *** به دست قاصدکي نامه يا نشانه او

مسافران همه رفتند و باز جا ماندم *** کدام جاده مرا مي برد به خانه او

در اشتياق زيارت به خواب مي بينم *** کبوترانه نشستم بر آستانه او

منو دوبال شکسته، من و دودست نياز *** چگونه پر بکشم سمت آشيانه او؟

غروب ابري پاييز مي چکد در من *** پرم ز هق هق باران کجاست شانه او؟

سروده : انسیه موسویان