کسی که می رسد و ریشه می دواند باز

میان عطر و نسیم و پرنده و پرواز

کسی که خرقه اش از بوی صبح سرشار است

و روز می شود از سمت چشم او آغاز

کسی که می شکفد لا به لای لبخندش

هزار پیچک وحشی ، هزار چشم انداز

کسی که بذر مرا می کند نهان در خاک

و صبر می کند آن قدر تا برویم باز

سپید گون و شکوفنده می رسد از راه

چه آرزوی غریبی ، چقدر دور و دراز

اگر چه هیچ نشانی ندیده ام ، بگذار

پی نگاه بیابانی اش بگردم باز


شاعر: منصوره نیک گفتار